|
||
کلید واژه: "داستان موش تنها"داستان موش تنها موش ازشکاف دیوار سرک کشید تا ببیند این همه سروصدا برای چیست. مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود، او بسته ای با خود آورده بود و زنش با خوشحالی مشغول باز کردن بسته بود . موش لب هایش را لیسید و با خود گفت :” کاش یک غذای حسابی باشد… بیشتر » |
||
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|